مناظره داغ ابطحی و احدیان مشاور قالیباف
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۱۶۰۶۹
ابطحی:
بحث حکمرانی نو و یا مسائلی مانند اینکه در بحرانها مطرح میشود، معمولا شنیده نمیشود
معتقدم اگر احمدی نژاد بهجای فرهنگ ایرانی که در هویت تاریخیاش نبود، مخاطبانش را به مسائل آخرالزمانی دعوت میکرد که جزئی از هویتش بود، میتوانست مخاطبان خودش را داشته باشد
جریان اصولگرا در ۴۰ سال اخیر اسمهای مختلفی داشته و محوریت قدرت سیاسی، امنیتی و اقتصادی عمدتا دست نیروهای این جریان بوده است
اینکه در زمان بحران آقای قالیباف بگوید ساکت بنشینید تا ما کارهای خوب خوب کنیم، در حالی که این همه سال بودند و کارهای خوب خوبشان را نگفتند چیست یا آن را انجام ندادند، این ایده از طرف جامعه شنیده نمیشود و مقبول نمیافتد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای قالیباف از دوستان قدیمی من است، گرچه نقد هم به او داریم اما الان اصراری ندارم نقد ایشان را داشته باشم.
قبول ندارم که ایده «حکمرانی نو» در جامعه شنیده شده باشد و مردم مشتاق جزئیاتش باشند که این برنامه جدید آقای قالیباف چه میخواهد بکند و چه طور مملکت را میخواهد نجات دهد
اگر شما یک جایی سندی آوردید، مدرکی آوردید که بعد از صحبت آقای قالیباف بخشی از جامعه معترض آرام شده باشد، معلوم است که این ایده(حکمرانی نو) شنیده شده است
از هر ایده نو و متفاوت برای شیوه حکمرانی استقبال میکنم، به دلیل اینکه همان را در برابر رویکرد براندازی و در برابر تفکر مرغ یک پا داردِ طرف دیگر، اصلاحات میدانم
امروز نه براندازی جواب میدهد و نه این تصلبی که برخی افراد از بدنه حاکمیت در نوع برخوردشان دارد.
اگر کسی دوران آقای روحانی را دوران اصلاحات بخواند، شاید برای ساکت کردن طرف مقابل خوب باشد،
خود دستگاه آقای روحانی و هوادارانشان هیچ وقت خود را از جریان اصلاحات ندانستند و نگفتند «ما از اصلاحاتیم».
حتی آقای واعظی چند بار گفت «اصلاحاتیها خودشان را به ما نچسبانند» و ما هم گفتیم «باشد، همهاش برای خودتان».
از سال ۸۸ تا الان دائم دو جریان با تمام قدرت علیه اصلاحات عمل کردند؛ یک جریان درون حاکمیت بود که با اصلاح طلبان برخورد امنیتی کرد، روزنامههایشان را بست و هر کاری میشد برای حذف اصلاحات کرد، از یک طرف دیگر ابتدا جریان سلطنتطلب و بعد همه جریانات مخالف نظام جمع شدند برای آنکه بر ایران مسلط شوند، گفتند: «هیچ گروه مرجع و قابل قبولی در جامعه نباید بماند»
ما از آقای نجفی دفاع کردیم چون آدم محترمی بود؛ از زمانی که رهبری رئیس جمهور بودند، وزیر آموزش و پرورش بود، بعدش هم یک آدم معقول و محترمی بود، حالا یک لغزشی کرده است.
در مورد فضای مجازی من اصلا فرمایشات شما را قبول ندارم. یعنی فضای مجازی دست من و شما نیست که بتوانیم مهارش کنیم.
فضای مجازی یک واقعیت است. رهبری اولین فردی هستند که این را حس کردند
احدیان:
با اینکه آقای ابطحی در فضای مجازی فعال هستند، ولی فکر میکنم فضا را خوب رصد نمیکنند
ایده حکمرانی نو در بین جامعه نخبگانی شنیده شد، حداقل چند تا روزنامه اصلاحطلب آن را تیتر یک کردند.
جریان اصلاح طلب ادعای اصلاحات داشته است اما همیشه آدرس اصلاحات را اشتباه دیده، اشتباهی تلاش کرده. خواست مردم همواره به حاشیه رفته است.
معتقدم بخش زیادی از این خشم مردم نیز ناشی عملکرد هشت ساله دولت قبل است
شنیدهنشدن حرف جناب آقای خاتمی نشان داد که دوره حرفهای جریان اصلاحات دیگر تمامشده است
حکمرانی نویی که آقای قالیباف صحبت میکند، اصلا از جنس اصلاحاتی که آقای خاتمی مطرح میکند، نیست. این حکمرانی نو جنساش اتفاقا از جنس تغییری است که مردم آن را قبول دارند
از حدود ۱۰ ماه پیش، یعنی آذرماه سال گذشته کلیدواژه «حکمرانی نو» توسط آقای قالیباف بارها در سخنرانی های مختلف طرح شد ولی جالب است که تازه در همین بحران اخیر شنیده شد
دولت های اصولگرا و اصلاح طلب آمدند، حرفهای زیادی زدند اما عمل نکردند و رفتند. طبیعتا جامعه با شنیدن یک جمله قانع نمی شود، مردم فقط از ما عمل میخواهند
یک تصویری از آقای خاتمی وجود دارد. قبلا تکرار کرده، دولت تشکیل شده، تعارف که نداریم، اما امروز وقتی حرف میزند، اصلا بازتابی از سخنانش در جامعه و حتی در میان جریان نخبگانی وجود ندارد.
در مورد دولت اصلاحات حرف زیاد میتوان زد، قوت و ضعف هم دارد و صادقانه نمیتوانیم بگوییم همهاش ضعف است.
دولت آقای احمدینژاد نقطه قوت داشت و باید قوتهایش را دید، همینطور که حتما در دولت آقای روحانی هم نقطه قوت وجود داشت. اصلاحات با مردم چه کار کرد که آنها سال ۱۳۸۴ با وجود چندین کاندیدای اصلاح طلب به آقای احمدینژاد رأی دادند
جریان اصولگرا نیز نمیتواند بگوید آقای احمدینژاد مربوط به من نیست، همانطور که جریان اصلاحات نمیتواند بگوید دولت آقای روحانی مربوط به من نیست.
جریان اصلاحات هیچ وقت مرزش را با جریان ضدانقلاب شفاف و روشن نکرد. همین الان هم شفاف نمیکند.
یک اشتباهاتی است که این طرف انجام داده و در این تردیدی نیست. امام جمعه مشهد از این اشتباهات کرده، در این تردیدی نیست.
در مورد دولت، حرفم این است که به اندازه دو سال اخیر باید جریان اصولگرایی پاسخگو باشد یک عده میگویند «اینستاگرام را باید بست» که من مخالفم. ما حرفمان مردمیکردن حکمرانی فضای مجازی است
باید فضای مجازی ضابطهمند شود، اگر ضابطهمند نشود، مردم لطمه میخورند. از آن طرف حتما باید پلتفرم داخلی تقویت شود و کمک کنیم مردم آنجا بروند.
من که اینجا خدمت شما نشستم، جریان سوپر انقلابی من را بهعنوان موافق برجام و برجامیون تخریب گسترده کرد چون من موافق مشروط برجام بودم
من موافق مشروط برجام بودم و هستم، هنوز هم از آن دفاع میکنم، ولی مشروط به آنکه درست اجرا شود. با این حال می گویم برجام مساله اصلی نیست.
آقای احمدینژاد سالی ۱۰۰ میلیارد دلار پول دستش بود. آن زمان تحریمی نبود، آیا او توانست مشکل کشور را حل کند؟
معتقدم بدنه جریان اصلاحات از شما عبور کرده و حتی جریان برانداز هم دیگر کمتر به شما می پردازد به طوری که دیدیم حتی به سخنان اخیر آقای خاتمی هم حمله نکردند
وضعیت کنونی جریان اصلاحات برآمده از رفتار خودش است که باید یک بازنگری در رفتارش انجام دهد.
رهاشدگی فضای مجازی یک مبنای غلط است. ما اصلا نمیگوییم مهار کنید، میگوییم فضای مجازی را ضابطهمند کنید.
خواسته مشروع و منطقی معترضین به وقتش حتما مورد پذیرش است.
بیشتر بخوانید:
کد خبر 1702204منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مهسا امینی تجمعات اعتراضی اغتشاش ناآرامی محمد باقر قالیباف آقای احمدی نژاد جریان اصلاحات آقای قالیباف آقای روحانی جریان اصلاح فضای مجازی آقای خاتمی حکمرانی نو اصلاح طلب شنیده شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۶۰۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حجاب و چالش خلاقیت در حکمرانی
واقعیت این است که نظام حکمرانی ما هنوز به اندازه رشد مردم غنا نیافته است. نظام حکمرانی ما هنوز تصور میکند مردم یعنی صندوق رأی و خلاص.
به گزارش مشرق، محسن مهدیان؛ مدیرمسئول روزنامه همشهری طی یادداشتی نوشت:
ماجرای حکمرانی در این روزگار با گذشته یک تفاوت اساسی کرده است. مهمترین رکن متفاوت آن حکمرانی در فضای شیشهای است؛ جایی در معرض چشم مردم. اساسا در نزدیکترین حالت ممکن به متن مردم هستیم.
همه تصمیمات مسئولان در مقابل چشم مردم قرار دارد و نتیجه اقدامات آنها توسط مخاطب دیده و ارزیابی میشود. اجمالا اگر این حکمرانی شیشهای منجر به مردمسالاری و رشد آگاهی مردم شود، باید بدان بالید، و اما اگر ثمرهاش پوپولیسم باشد باید نگران بود. پدیدههایی شبیه پروژهبگیری در فضای مجازی ثمره همین آسیب است. بماند. در این رابطه باید بیشتر نوشت. اما غرض این متن توجهدادن به مسئله دیگری ازجمله قصه دامنهدار حجاب است.
هر میزان که حاکمیت مردمیتر شود، باید به هنر نزدیکتر شود. مخلص کلام همین یک جمله است. هر میزان مردم سهمشان در حاکمیت فربهتر شود، چالش هنر و بهطور اخص خلاقیت بیشتر خود را نشان میدهد.
واقعیت این است که نظام حکمرانی ما هنوز به اندازه رشد مردم غنا نیافته است. نظام حکمرانی ما هنوز تصور میکند مردم یعنی صندوق رأی و خلاص. فضای مجازی با همه آسیبهایش باعث شده است مردم به شکل ناخواسته قدر و منزلت پیدا کنند. جبر روزگار کمکاری ما را جبران و به تحقق مردمسالاری بهمثابه آرمان انقلاب اسلامی کمک کرده است. اینجاست که باید قدر دانست، اما باید متناسب با این تحول خودمان را مهیا سازیم. یکی از مهمترین مقدمات نیز همین ساحت هنر در سیاست است.
هر میزان تصمیم حاکمیتی مردمیتر شود، باید هنریتر جلوه کند. هر میزان به متن حقیقی مردم نزدیکتر شویم، باید هنرمندانهتر رفتار کنیم؛ چون ساحت وجودی انسان ساحتی هنری است. هنر زبان فطرت است. گرایش فطرت، جمالپرستی است. به همین دلیل است که شهید مطهری هنر را زیباییآفرینی مینامد و آیتالله جوادیآملی هنر را در اعلیدرجهاش حرکت به سمت جمال وجودی میدانند. با این مقدمه مختصر وقتی قرار است حکمرانی مردمی شود و به زبان فطرت اجتماعی باشد و مردم را همراه سازد، باید هنرمندانه باشد و خلاقیت ابزار گفتوگو با مردم است.
اینکه در مواردی گویی بین حاکمیت و مردم یک زبان بیگانه حاکم است، به همین دلیل است؛ چون سهمی برای خلاقیت در سیاستورزیمان قائل نیستیم. اساسا زبان هنر و خلاقیت را بلد نیستیم. هر تصمیمی که بدون خلاقیت باشد محکوم به شکست است. خلاقیت تبدیل یک ایده کارشناسی در سطح حاکمیت به ادراک اجتماعی است؛ یعنی بهقاعده سیاست هنرمندانه. تصمیمات در بالاترین سطح کارشناسی اگر ابعاد هنری نداشته باشد، نمیتواند به زبان مردم ترجمه شود و لذا همراهی مردم را نخواهد داشت. با این توضیح ماجرای حجاب را نگاه کنید. مردم ما واقعا دیندارند؛ اما ما چقدر توانستهایم با خلق زیبایی و زبان فطری مردم از دین بگوییم؟ چقدر با زبان هنر از حجاب گفتهایم؟ فقط هم وجه تبلیغی و فرهنگی حجاب نیست که هنر لازم دارد؛ حتی قهریه ما نیز برای اقدام سلبی باید به رنگ هنر و خلاقیت شود؛ وگرنه بهترین تصمیمات شکست میخورد. اینجاست که در اجرای مقدسترین سیاستها دچار لکنت میشویم.
چه باید کرد؟ واقعیت این است که هنوز مسئولان ما فکر میکنند رسانه یعنی همان روابطعمومی سنتی گذشته. سالها گفته میشد تصمیمات حاکمیتی باید همراه با پیوست رسانهای باشد؛ اما واقعیت این است که هنوز به این مرحله نرسیده، باید از آن عبور کنیم. در دورهای قرار داریم که اینبار سیاستها و تصمیمات حاکمیتی باید پیوست هنر و رسانه شود؛ چون ابتدا جان مخاطب هدف است و بعد محیط و کالبد او. برای ساخت ذهن و قلب و ادراک اوست که توسعه و پیشرفت را در واقعیت رقم میزنیم. اساسا انقلاب اسلامی یعنی همین. باید بیشتر گفت.